یاداشت های یک بانو

سلام میخوام کارهای روزانه رو براتون بنویسم که فکر میکنم براتون جالبه


خاستگاری


سلام دوستان خوبم تصمیم گرفتم کارهای روزانه خودم رو براتون بنویسم دقیقا نمیدونم از کجا شروع کنم امروز صبح که از خواب بیدار شدم یادم افتاد برای وام برم بانک از صبح تو صف بانک وایسا تا کارهات درست بشه حالا جالب اونجاست تا کارم تموم شده سریع برم خونه بابام غذا درست کنم شاید این سوال رو کنید تو که ازدواج کردی چرا باید بری خونه بابات جوابش اینه که مامانم 3ماه پیش فوت شد و از اونجا که من کوچکترین فرزند و از لحظ مکانی نزدیکترین فرزند هستم پس این مسولیت به من داده شده و جالب تر اینکه تصمیم گرفتیم برای بابام یه همسر بگیریم حالا تصمیم دارم داستانهای خاستگاری رو براتون تعریف کنم اگه دوست داشتید نظر بدید که هر جلسه خاستگاری رو براتون تعریف کنم


[ بازدید : 30 ] [ امتیاز : 0 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 25 دی 1399 ] [ 21:28 ] [ شقایق ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]